فعاليت بانكدارهاي بين المللي پتانسيل اين را دارند تا درجه رقابت را در نظام بانكي داخلي بهبود ببخشند؛ بروز رساني مهارت ها كمك می کند كارايي تخصيص منابع را ارتقاء دهند. در اين ميان، ريسك هاي موجود هم قابل تسهيم شدن و متنوع تر شدن هستند . بانكداري بين المللي در مناطق آزاد که اصطلاحا از قوانین تجارت آزاد تبعیت می کنند، مي تواند به تنظيم سياست ها و مقررات مالي و همچنين روش هاي نظارتي داخلي كمك كرده و تمركزسياسي ميان نهادهاي مالي داخلي و دولت را کمتر نمايد. در مجموع، سرمايه بيشتر ، افزايش كارايي، تخصيص سریع به توسعه اقتصادي و ثبات بيشتر مالي می انجامد.
فعاليت هاي بانكداري بين المللي از دو كانال بر تسريع رشد اقتصادي، رفاه بيشتر و تحكيم ثبات، اثر مي گذارد؛ اول اینکه، ازطريق تامين سرمايه و تكنولوژي هاي جديد مورد نياز ، منجر به شكل گيري نظام هاي بانكي رقابتي تر مي گردد. همچنین از طريق امكان کاهش ريسك و تنوع بخشي ، باعث هموار سازي و كاهش تاثير منفي شوك هاي داخلي می شود. تحقيقات نشان داده است، كه ورود بانك هاي خارجي از طريق سرمايه گذاري سبز (جديد ) اثرات مثبت قوي تري برافزايش رقابت در مقايسه با سرمايه گذاري از طريق ادغام و تملك دارد. به دليل يكپارچگي بيشتر با بانك مادر، بانك هاي خارجي ورودي از طريق سرمايه گذاري سبز، در زمان هاي بروز ركود، كمك بيشتري به اقتصاد می كنند.
بانك هاي خارجي از حيث تجارت، مي توانند نقش مهمي ايفا نمايند. آنها مي توانند دسترسي به منابع خارجي را براي بنگاه هاي صادراتي فراهم نموده و به غلبه بر عدم تقارن اطلاعات كمك نمايند . بررسيها نشان داده است، كه دراقتصادهايي كه بانك هاي خارجي حضور دارند؛ بنگاه ها تمايل بيشتري به افزايش صادرات دارند. به ويژه، زماني كه بانك مادر در كشور مبدأ وارداتي كالاها يا خدمات صادراتي، واقع شده باشد. در اقتصادهاي پيشرفته كه بازارهاي مالي از توسعه بيشتري برخوردارند و دسترسي به اطلاعات به سرعت قابل انجام است، وجود بانكهاي خارجي، نقش زيادي ندارند؛ در حالي كه در اقتصادهاي در حال توسعه، نقش و ميزان اثرگذاری اين بانك ها، بيشتر است.
دلايلي براي نحوه اثرگذاری حضور بانكهاي خارجي بر عملكرد بنگاه هاي صادراتي عنوان مي شود: اولين دليل افزايش امكان دسترسي به منابع مالي خارجي به ويژه براي بنگاه هايی است كه به فکر صادرات هستند و نياز بيشتري به تامين مالي ازطريق سيستم بانكي دارند. بانكهاي خارجي همچنين مي توانند، مستقيماً منابع خود را از طريق بانكهاي مادر يا بازارهاي بين المللي به كشور صادراتي و يا در قالب افزايش منابع محلي، منتقل كنند. همچنين آنها مي توانند به شيوه غير مستقيم از طريق افزايش كيفيت و كاهش هزينه واسطه مالي، اثرگذار باشند.
دومين دليل اين است كه، بانكهاي خارجي مي توانندمتناسب با نياز صادركننده، محصول مالي موردنظر را از جمله اعتبار اسنادي براي غلبه بر ريسك اعتباري و مشتقات مربوط به هجينگ (hedging) ريسك ارزش پول را برايش تامين كنند .بانكهاي خارجی مستقر در كشورهاي صادركننده از طريق توان تخصصي بانكهاي مادر، مزيت هاي بيشتري را از حيث ارائه محصولات تخصصي به ويژه در مقايسه با بانك هاي داخلي،فراهم مي نمايند.
سومين دليل: توانايي بيشتر بانكهاي خارجي در زمينه فائق آمدن بر ريسك هاي اطلاعاتي و قراردادي مرتبط با تجارت است. چنانچه بانكي داراي يك شعبه در كشور صادركننده باشد مي تواند؛ جريان اطلاعات مربوط به ريسك هاي واردكننده و هم صادركننده را در مبادلات به خصوص، زماني كه بانك مادر در كشور واردكننده كالاي صادراتي قراردارد را تسهيل نمايد. اين امر عدم تقارن، اطلاعات و در نتيجه ريسك هاي مالي را كاهش مي دهد. اهمیت حضور بانکهای خارجی و پیامدهای مثبت آنها بر بهبود تامین مالی بنگاهها و تقویت کارایی تخصیص منابع موجب شده تا علی رغم اثرات منفی بروز بحران مالی جهان اقتصادی در حال توسعه و بازارهای نوظهور از مزیت بانکهای خارجی در جهت اهداف توسعه اقتصادی به طور مطلوبی استفاده کنند.
مریم حلاج اعتمادی - پژوهشگر اقتصادی مالی مرکز مطالعات استراتژیک چابهار تایمز